loading...
درمسیر سعادت
مهدی کوهساری بازدید : 19 سه شنبه 12 آذر 1392 نظرات (0)

 

 درس دهم : اعتماد براو

هدف کلي : توجه به نقش توکل و اعتماد به خدا در تقويت عهد ها و پيمان ها و تسريع در حرکت به سوي خدا
اصطلاحات علمي درس :
توکل
ريسک کردن و خطر کردن

 

  مرور بر مفاهيم :

1. پس از تفکر درباره معاد لازم است با خدا تجديد پيمان کنيم .

2. توکل به خدا از مهم ترين عوامل تقويت کننده ي عزم است .

3. توکل به تعقل و مشورت کمک مي کند .

4. هر چه تصميم هاي انسان بزرگ تر باشد به تکل بيش تر نياز پيدا مي کند .

5. توکل نشانه ي شجاعد است و با تهور متفاوت است .

6. پيامبران بزرگ الهي با توکل بر خدا مبارزه ي خود را پيش برده اند .

7. ملاک توکل به خدا عبارت است از :
- توانايي خداوند در برآوردن حاجات
- دانايي خداوند به عوامل سعادت ما
- قدرت مطلق خدا براي اجراي هر کاري  

 

  « سوره شريفه آل عمران ، آيه ي 159 »

1. مهم ترين عامل تقويت کننده ي عزم :
توکل بر خدا و اعتماد به او است .

2. اعتماد برخدا و واگذار کردن نتيجه ي کارها ببه خدا را تکل مي گويند .

3. انسان به خداوند توکل مي کند زيرا تکيه گاهي مطمئن براي خود قرار مي دهد و امورش را به او واگذار مي کند .

4. توکل رابطه ي مستقيمي با معرفت خدا و ايمان به او دارد . هرچه درجه ي ايمان بالاتر باشد ، اعتماد و توکل انسان بر خدا نيز افزايش مي يابد .

5. توکل بر خدا از مهم ترين عوامل تقويت کننده ي عزم است .

6. انسان متوکل خود را به کسي وابسته مي يابد که از هر کس نسبت به او مهربانتر ، دلسوزتر و در انجام کارها تواناتر است . تکيه و اعتماد برخدا به انسان آرامش مي دهد و به آينده اميدوار مي کند . زيرا مي داند که اگر نتيجه را به خدا واگذار کند ، هر نتيجه اي که به دست آيد ، به مصلحت اوست ، گرچه خود بدان مصلحت آگاه نباشد .

7. اگر انسان بر خداوند توکل نداشته باشد ، در برخورد با مشکلات ، دروني آکنده از اضطراب ، نگراني و دلهره خواهد داشت ؛ زيرا از پشتيبان مطمئن و راستين غافل گرديده است و به تکيه گاه هاي دروغين و لرزان اعتماد دارد .

8. دوران تصميم هاي بزرگ دوران نوجواني و جواني است .

9. نوجواني و جواني دوران تصميم هاي بزرگ است . هر چه عمر مي گذرد و قواي انسان به سستي مي گرايد ، توان تصميم هاي بزرگ نيز کاهش مي يابد ، خواه ش هاي نفساني در وجود وي ريشه مي دواند و چون زنجيري بر دست ها و پاها بسته مي شود و توان پرواز و حرکت را از انسان مي گيرد . اما جوان و نوجوان معمولا آزاد از تمنيات و وابستگي ها است . شجاعت و روحي بالايي دارد و دست و پاي انديشه اش به رشته هاي دنيايي بسته نشده است ؛ مانند برخي از بزرگسالات نيست که به ثروت يا مقام دل بسته يا در حسادت نسبت به دوستش بسوزد يا در فکر تجملات زندگي باشد . بنابراين به ميزاني که تصميم بزرگ تر باشد ، نياز شديدتري به توکل بر خدا وجود دارد .

10. عکس العمل پيامبران الهي در برابر سر سختي قومشان توکل بر خدا بود و استوار و پايدار مسئوليت خود را ادامه مي دادند .

11. توکل امري قلبي و دروني است و در اين صورت است که موثر واقع مي شود .

12. اگر توکل همراه با معرفت و اخلاص باشد ، خداوند کارهاي ما را به بهترين وجه چاره خواهد کرد و آن چيزي را که حقيقتا به نفع ماست پيش خواهد آورد . خداوند آينده هايي را مي بيند که ما نمي بينيم و به مصلحت هايي توجه دارد که ما درک نمي کنيم . چيزهايي را ما به نفع خود مي پنداريم در حالي که به ضرر ماست ، يا اموري را به ضرر خود مي دانيم در حالي که به نفع خود ماست . بنابراين شايسته است که با اخلاص بر خدا اعتماد کنيم و بدانيم که هيچ قدرتي در جهان مانع چاره سازي خدا نيست .

13. توکل کننده اي که اهر معرفت باشد ، مي داند که انسان بايد در راستاي داهيابي به نيازها و خواسته هايش ، از ابزار ئ اسباب بهره جويد . زيرا اين ابزار و اسباب بنابر حکمت الهي قرار داده شده و بي توجهي به آن ها ، بي توجهي به حکمت و علم الهي است .  

 

  انديشه و تحقيق
1. چه رابطه اي ميان « عزم » و « توکل » وجود دارد ؟

توکل بر خدا از مهم ترين عوامل تقويت کننده ي عزم است .  

 

  2. آيا توکل ، سبب تنبلي توکل کننده مي شود يا تحرک ؟ چرا ؟ از آيه ي 159 آل عمران کمک بگيريد .

تحرک ، زيرا توصيه شده است که انسان پس از گرفتن تصميم با توکل به خدا آن کار را انجام دهد . چرا که خدا آنان که بر او اعتماد مي کنند دوست دارد و ياري مي کند .  

 

  3. شرايط توکل حقيقي کدام اند ؟

شرايط توکل حقيقي آن است که انسان وظيفه ي خود را به خوبي انجام مي دهد ، فکر و انديشه ي خود را به کار گيرد ، با ديگران مشورت کند ، بهترين راه ممکن را انتخاب کند و با عزم و اراده ي محکم براي رسيدن به مقصود تلاش کند .  

 

  خود آزمايي :
1. ....................... از مهم ترين عوامل تقويت کننده ي عزم است .

ج ) توکل  

 

  2. توکل کننده اي که اهل ....................... باشد ، مي داند که انسان بايد براي رسيدن به نياز هايش ، از ابزار و اسباب بهره جويد .

ج ) معرفت  

 

  3. دوران تصميم هايي بزرگ کدام است ؟

ج ) دوران تصميم هاي بزرگ دوران نوجواني و جواني است .  

 

  4. بين تصميم هاي بزرگ و توکل هاي بزرگ تر چه رابطه اي وجود دارد ؟ توضيح دهيد .

ج ) نوجواني و جواني دوران تصميم هاي بزرگ است . هر چه عمر مي گذرد و قواي انسان به سستي مي گرايد ، توان تصميم هاي بزرگ نيز کاهش مي يابد ، خواهش هاي نفساني در وجود وي ريشه مي دواند و چون زنجيري بر دست ها و پاها بسته مي شود و توان پرواز و حرکت را از انسان مي گيرد . اما جوان و نوجوان معمولا آزاد از تمنيات و وابستگي ها است . شجاعت و روحي بالايي دارد و دست و پاي انديشه اش به رشته هاي دنيايي بسته نشده است ؛ مانند برخي از بزرگسالان نيست که به ثروت يا مقام دل بسته يا در حسادت نسبت به دوستش بسوزد يا در فکر تجملات زندگي باشد . بنابراين به ميزاني که تصميم بزرگ تر باشد ، نياز شديدتري به توکل بر خدا وجود دارد .  

 

  5. ملاک هاي توکل به خدا را نام ببريد ؟

ج ) ملاک توکل به خدا عبارت است از :
- توانايي خداوند در برآوردن حاجات
- دانايي خداوند به عوامل سعادت ما
- قدرت مطلق خدا براي اجراي هر کاري  

درس يازدهم : دوستي با حق

هدف کلي : شناخت آثار محبت داشتن به خدا و تلاش براي تقويت رابطه ي محبت آميز با او ، دوستي با دوستان خدا و دشمني با دشمنان خدا
اصطلاحات علمي درس :
تولي
تبري
کائنات

 

  مرور بر مفاهيم :

1. آفرينش با رحمت و محبت آغاز شده است .
2. اساس و پايه ي دينداري محبت و عشق به خداست .
3. محبت و دوستي انسان را به پويايي و تحرک مي رساند .
4. محبت به خداوند ، محبت به دوستان خدا را در پي دارد .
5. محبت به خداوند سبب پيروي و اطاعت از او مي شود .
6. محبت به خداوند يبب بيزاري و تنفر از دشمنان خدا مي شود .
7. دينداري بر دو پايه ي تولي و تبري استوار است .
8. مبارزه با دشمنان خدا از آثار محبت به خدا است .  

1. خداي رحمان موجودات را آفريد و رحمتش را در همه جا گستراند و فرمود : « و رحمتي وسعت کل شي - رحمتم هر چيزي را فراگرفته است » با همين اسم « رحمان » آدميان را آفريد و خدمت به آنان را خدمت به خود برشمرد . گروهي به خدا دل سپردند و راه اطاعت پيمودند و برخي محبت و رحمتش را از ياد بردند و راه سرپيچي پيش گرفتند . خداوند درهاي بازگشت را به رويشان گشود ، ابتدا خود به سويشان رفت ، ياد خود را در دلشان انداخت تا شايد دوباره به سويش رو کنند . بدين گونه اسم « غفار » خود را به نمايش گذاشت .

2. سرچشمه ي بسياري از کار هاي انسان محبت و دوستي است .

3. محبت و دوستي سرچشمه ي بسياري از تصميم ها و کارهاي انسان است . فعاليت هايي که آدمي در طول زندگي انجام ميدهد ، ريشه در دل بستگي ها و محبت هاي او دارد و همين محبت هاست که به زندگي آدم ها جهت مي بخشد . هر قدر اين محبت شديد تر و عاشقانه تر باشد ، تاثير آن در زندگي عميق تر و گسترده تر است .

4. آن کس که به خدا ايمان دارد و او را صاحب همه ي زيبايي ها مي بيند ، محبت به او را در قلب خود حس مي کند و به ميزاني که ايمانش اوج مي گيرد ، محبتش فزون تر و عميق تر مي شود و عشق گرم و جوشاني وجودش را فرا مي گيرد . در اين مرحله است که در قلب حود ، احساس حيات دوباره اي مي کند ، دل از مردگي بيرون مي آيد و شور و شوقي فرح بخش وجودش را فرا مي گيرد .

5. قرآن کريم اساس و پايه ي دين داري را محبت خداوند قرار مي دهد .

6. آثار محبت به خدا :
- دوستي با دوستان خدا
- پيروي از خداوند
- محبت به راهي که ما را به خدا مي رساند .
- بيزاري و تنفر از باطل و دشمنان خدا
- مبارزه با دشمنان خدا

7. وقتي محبت خداوند در دلي خانه کرد ، آن دل محبت همه يکساني را که رنگ و نشاني از او دارند ، در خود مي يابد و به مقداري که اين رنگ و نشان بيش تر و قوي تر باشد ، علاقه و محبت نيز فزون تر مي شود . در منظومه ي عاشقان و دوستان الهي که برگرد کعبه ي وجود او حلقه زده اند ، نزديک ترين آن ها ، رسول خدا(ص) و اهل بيت ايشان (ع) هستند که مظهر تمام و کمال حق و جلوه ي زيبايي هاي اويند . هرکس اين خانواده را بشناسد ، عشق به آنان را در خود مي يابد .
هر محبي به خاطر زيبايي هايي که در محبوب مي بيند ، او را دوست مي دارد و اگر آن زيبايي ها قابل کسب باشند ، تلاش مي کند خود نيز به آن زيبايي ها دست يابد . به همين جهت ، خداوند به پيامبر دستور مي دهد مزد و پاداش مجاهدت هاي خود را دوستي و مهرورزي با خانواده اش اعلام کند و بگويد که اين دوستي به سوي شماست و رستگاري شما را به دنبال دارد .

8. اگر انسان از صميم دل کسي را دوست داشته باشد ولي از فرمانش سرپيچي کند نشانه ي عدم صداقت در دوستي او است .

9. کسي که به دوستي با خدا دل بسته و او را محبوب زندگي خود قرار داده است ، راه رسيدن به او را هم دوست دارد . اعمالي که انسان را به خدا مي رساند ، همان برنامه هايي است که به نام « دين » در اختيار ما قرار داده شده است . پس دوستدار خدا ، دوستدار دين او و راه رسيده به اوست .

10. دينداري پس از دوستي با خدا ، تنفر از ضد خدا به دنبال دارد .

11. دينداري بر دو پايه استوار است : - تولي ( دوستي با خدا ) – تبري ( بيزاري از باطل )

12. عاشقان خدا پرچم دار مبارزه با زشتي ها ، ستم و ستمگران =بوده اند . همه ي پيامبران ، از حضرت نوح (ع) و حضرت ابراهيم (ع) تا پيامبر اسلام (ص) زندگي خود را در مبارزه ي با ستم و پليدي گذراندند و پرچم مبارزه را از نسلي به نسل بعد منتقل کردند . نمي شود کسي دوستدار فضيلت ها باشد اما از عدل و حق و مساوات لذت نبرد ، در جهان زشتي و نامردمي و ستم ببيند و بتواند قرار و آرام بگيرد .  

 

  انديشه و تحقيق :
1. پيام هاي اصلي اين درس را در چند بند تنظيم کنيد و به ترتيب بنويسيد .

1) اساس و پايه ي دين داري محبت خداوند است .

2) آثار محبت به خدا عبارتند از :
- دوستي و محبت با دوستان خدا
- پيروي از خداوند
- محبت به راهي که ما را به خدا مي رساند .
- بيزاري و تنفر از دشمنان حق
- مبارزه با باطل و باطل انديشان

3) اعمالي که انسان را به خدا مي رساند همان دين است .

4) دينداري بر دو پايه استوار است : تولي و تبري

5) تبري : بيزاري از باطل و ...  

 

  2. چگونه مي توان دريافت که در دوستي با خدا و دشمني با بدي ها صادق هستيم ؟

دوستي با خداوند آثار و تجلياتي دار که اگر اين آثار و تجليات موجود باشد ، شخص مي تواند دريابد که در دوستي با خدا صادق است .  

 

  خودآزمايي :
1. دينداري بر پايه ي ....................... استوار است .

ج ) تولي و تبري  

 

  2. آفرينش با ..................... آغاز شده است .

ج ) رحمت و محبت  

 

  3. تاثير محبت و عشق را در رفتار انسان توضيح دهيد ؟

ج ) محبت و دوستي سرچشمه ي بسياري از تصميم ها و کارهاي انسان است . فعاليت هايي که آدمي در طول زندگي انجام ميدهد ، ريشه در دل بستگي ها و محبت هاي او دارد و همين محبت هاست که به زندگي آدم ها جهت مي بخشد . هر قدر اين محبت شديد تر و عاشقانه تر باشد ، تاثير آن در زندگي عميق تر و گسترده تر است .  

 

  4. آثار محبت به خدا را نام ببريد ؟

ج )
- دوستي با دوستان خدا
- پيروي از خداوند
- محبت به راهي که ما را به خدا مي رساند .
- بيزاري و تنفر از باطل و دشمنان خدا.
- مبارزه با دشمنان خدا.  

 

  5.چه رابطه اي ميان محبت خداوند و مبارزه با دشمنان خدا وجود دارد ؟

ج ) عاشقان خدا پرچم دار مبارزه با زشتي ها ، ستم و ستمگران بوده اند . همه ي پيامبران ، از حضرت نوح (ع) و حضرت ابراهيم (ع) تا پيامبر اسلام (ص) زندگي خود را در مبارزه ي با ستم و پليدي گذراندند و پرچم مبارزه را از نسلي به نسل بعد منتقل کردند . نمي شود کسي دوستدار فضيلت ها باشد اما از عدل و حق و مساوات لذت نبرد ، در جهان زشتي و نامردمي و ستم ببيند و بتواند قرار و آرام بگيرد .  


 درس دوازدهم : فضيلت آراستگي

هدف کلي : آشنايي با ارزشمندي آراستگي ظاهري همراه با عفاف در اسلام و گرايش به اين آراستگي و عفاف .
اصطلاحات علمي درس :
آراستگي
عفاف
عزت نفس
ظاهر و باطن
نياز به مقبوليت

 

  مرور بر مفاهيم :

1. اسلام بر پاکيزگي و آراستگي تاکيد مي کند .
2. آراستگي هنگام عبادت و آراستگي در خانه نيز مورد تاکيد اسلام است .
3. ميان آراستگي ظاهر و آراستگي باطن ارتباط وجود دارد .
4. عفاف يک حالت روحي و فضيلت اخلاقي است .
5. زن کانون عفاف خانواده و توجه به عفاف براي او ارزشمند تر است .
6. عزت در مقابل حقارت و ذلت قرار دارد .
7. نياز به مقبوليت با آراستگي ارتباط دارد .
8. انسان صاحب عزت نمي کوشد که با ايجاد تغييرات ظاهري ، توجه ديگران را به خود جلب کند .  

1. رسول خدا ( ص) مي فرمايد : خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد .
2. از نظر امام صادق (ع) دو رکعت نماز که با بوي خوش گزارده شود از هفتاد رکعت نماز بدون بوي خوش بهتر است .
3. آراستگي اختصاص به زمان حضور در اجتماعات و معاشرت ها ندارد . بلکه اين توصيه براي حضور در خانواده ، و از آن مهم تر ، براي وقت عبادت است . استفاده از عطر ، شانه زدن موها ، پوشيدن لباس روشن و کاملا تميز و پاک بودن بدن ، از توصيه هاي مهم آنان هنگام عبادت است . با توجه به تکرار دائمي نماز در شبانه روز ، اين آراستگي و پاکي در طول روز حفظ مي شود و زندگي را پاک و با صفا مي کند .
4. بيشترين توصيه به آراستگي براي وقت عبادت است .
5. توصيه هاي پيشوايان دين براي آراستگي هنگام عبادت : - استفاده از عطر – شانه زدن موها – پوشيدن لباس کاملا تميز و روشن – پاک بودن بدن
6. ظاهر هرکس تجلي درون اوست و انديشه ها ، اخلاق و روحيات ، اعمال و ظواهر را مي سازند و شکل مي دهند . از سوي ديگر ، رفتارهاي ظاهري نيز به تدريج بر باطن انسان تاثير مي گذارد و روحيه ي فرد را تغيير مي دهد . شما مي توانيد نمونه هاي فراواني بيابيد که چگونه برخي اعمال ، سبب تغيير اخلاق و حتي طرز تفکر افراد شده است .
7. عفاف يک حالت روحي و فضيلت اخلاقي است که سبب مي شود انسان اندام ظاهري خود را وسيله ي خودنمايي و جلب توجه ديگران قرار ندهد و دگيران نتوانند از او هيچ گونه سوء استفاده اي کنند
8. انسان عفيف حيا دارد که ديگران به جهت بدنش به او توجه کنند و به تحسين و تمجيد وي بپردازند . او در وجود خود ارزش هاي والاتري مي يابد که مي تواند تحسين و احترام ديگران را برانگيزد .
9. انسان عفيف ، آراسته است اما آراستگي او به گونه اي است که جسم او وسيله ي جلب توجه ديگران قرار نمي گيرد . او خود را بزرگ تر از آن مي يباد که ديگران او را به عنوان يک ابزار نگاه کنند . به همان اندازه که رشته هاي عفاف در روح انسان ضعيف مي شود ، نوع آراستگي به خصوص آراستگي در پوشش تغيير مي کند و پوشش جنبه ي خودنمايي پيدا مي کند . اما هر اندازه که اين رشته مستحکم شود ، پوشش و آراستگي ظاهري جلوه گاه زيبايي هاي روح و شخصيت متعالي انسان مي گردد .
10. همان طور که اگر کسي به کمال علم زيبنده شد ، نبايد علمش را ابزار دست قدرتمندان ستم پيشه کند ، موهبت زيبايي نيز نبايد در خدمت هوسرانان قرار گيرد و همان گونه که اگر انسان از علم خود به درستي استفاده نکند ، به جاي رستگاري ، شقاوت نصيبش مي شود ، عرضه ي نابجاي زيبايي ها ، به جاي گرمي بخشيدن به کانون خانواده ، « عفت » و « حيا » را از بين مي برد و اين دو گوهر مقدس را از او مي گيرد و خانواده را نيز نابود مي کند .
11. وقتي مي گويند کسي داراي « عزت نفس» است ، بدان معناست که وي عظمت و صلابتي در خود احساس مي کند که موجب مي شود حقارت و پستي را نپذيرد و تن به شکست و زبوني ندهد . بزرگ ترين شکست نيز شکست روحي و معنوي است . چه بسا انسان هايي در جنگ ظاهري شکست بخورند و کشته شوند اما روح بلندشان پيروز و عزيز باقي بماند . به همين جهت است که انسان عزتمند ، عفيف هم هست ؛ يعني ، عزتمندي او نمي گذارد به گونه اي خودنمايي کند که سرانجام آن تحقير در جامعه باشد يا وسيله ي جلب توجه نگاه هاي آلوده قرار گيرد .  

 

  انديشه و تحقيق
1. پيام هاي اصلي درس را به ترتيب ، در چند بند تنظيم کنيد .

- يکي از برنامه هاي ارزشمند زندگي انسان حضور عزتمند ، عفيف و آراسته در اجتماع است .
- اسلام تاکيد فراواني بر چنين حضوري دارد چون اين آراستگي و زيبايي ظاهر و باطن است .
- توصيه ي پيشوايان به آراستگي شامل حضور در اجتماعات و معاشرت ها ، هنگام حضور در خانواده و از همه مهم تر هنگام عبادت است .
- بايد ميان ظاهر و باطن در آراستگي تناسب وجود داشته باشد .
- بين آراستگي ظاهري و عفاف و عزتمندي تناسب وجود دارد .
- آراستگي با نياز به مقبوليت رابطه دارد .
- ميان آراستگي ظاهر و آراستگي باطن ارتباط وجود دارد .
- عفاف با نوع آراستگي مرتبط است .
- عزت با نوع آراستگي ارتباط دارد
- عفاف يکي از عوامل مهم حفظ بنيان خانواده است .
- نياز به مقبوليت نزد ديگران از نيازهاي فطري انساني است و بايد الگوهايي مثبت و مناسب براي رفع اين نياز وجود داشته باشد .  

 

  2. چه تفاوتي ميان آراستگي و خودنمايي است ؟

انسان عفيف آراسته است ، به گونه اي که جسم او وسيله ي جلب توجه ديگران قرار نمي گيرد اما هر قدر رشته هاي عفاف در روح انسان ضعيف شود نوع آراستگي به خصوص آراستگي در پوشش تغيير مي کند و جنبه ي خودنمايي پيدا مي کند .
اما يکي از مهم ترين تفاوت ها کوچکي نفس در خودنمايي و سلامت نفس در آراستگي است .  

 

  3. چگونه با خودنمايي عزت نفس آدمي لکه دار مي شود ؟

عزت نفس در مقابل حقارت و ذلت قرار مي گيرد ، خودنمايي باعث حقارت و ذلت است که به تحقير فرد در جامعه منجر مي شود چون وسيله ي جلب توجه نگاه هاي آلوده قرار مي گيرد .  

 

  خود آزمايي :
1. نقطه ي مقابل عزت ................... است .

ج ) حقارت و ذلت  

 

  2. .................. کانون عفاف در خانواده است .

ج ) زن  

 

  3. عفاف چيست ؟

ج ) عفاف يک حالت روحي و فضيلت اخلاقي است که سبب مي شود انسان اندام ظاهري خود را وسيله ي خودنمايي و جلب توجه ديگران قرار ندهد و دگيران نتوانند از او هيچ گونه سوء استفاده اي کنند  

 

  4. رابطه ي ظاهر و باطن را توضيح دهيد .

ج ) ظاهر هرکس تجلي درون اوست و انديشه ها ، اخلاق و روحيات ، اعمال و ظواهر را مي سازند و شکل مي دهند . از سوي ديگر ، رفتارهاي ظاهري نيز به تدريج بر باطن انسان تاثير مي گذارد و روحيه ي فرد را تغيير مي دهد . شما مي توانيد نمونه هاي فراواني بيابيد که چگونه برخي اعمال ، سبب تغيير اخلاق و حتي طرز تفکر افراد شده است .  

 

  5. چه رابطه اي ميان عفت و آراستگي وجود دارد ؟

ج ) انسان عفيف حيا دارد که ديگران به جهت بدنش به او توجه کنند و به تحسين و تمجيد وي بپردازند . او در وجود خود ارزش هاي والاتري مي يابد که مي تواند تحسين و احترام ديگران را برانگيزد .

درس سيزدهم : زيبايي عفاف

 

  درس سيزدهم : زيبايي عفاف

هدف کلي : آشنايي با رابطه ي حجاي و عفاف و مسائل پيرامون حجاب براي گرايش و توجه بيشتر به حجاب اسلامي
اصطلاحات علمي درس :
حجاب
محرم و نامحرم  

 

  مرور بر مفاهيم :

1. پوشش و حجاب در همه ي اديان ديگر هم مطرح است و خاص دين اسلام نيست .
2. حدود پوشش حجاب در قرآن کريم و روايات معصومين (ع) مشخص شده است .
3. حد و شرايط پوشش در اسلام معين شده است .
4. پوشش زنان محدوده ي بيشتر و دقيق تري دارد .
5. پوشش زنان مانع حضور آنان در اجتماع نيست .
6. پوشش مناسب از نشانه هاي عفاف و عزت نفس است .
7. گرايش به پوشش و عفاف يک گرايش فطري است .  

1. پوشش مناسب نشانه ي عفاف و عزت نفس است .

2. گرايش به پوشش از نوع گرايش فطري است .

3. گرايش به پوشش و عفاف در ميان زنان و مردان بوده است اما ميزان و شکل آن رابطه ي مستقيمي با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد . در سرزمين هاي مختلف ، انسان هايي که به ارزش هاي اخلاقي اعتقاد بيشتري داشته اند ، از پوشش کامل تر و متين تري استفاده کرده اند و هر قدر سطح ارزش هاي اخلاقي در آن جوامع پايين آمده ، پوشش مردان و زنان نيز در سطح پايين تري قرار گرفته و شکل نامناسبي پيدا کرده است .

4. اديان الهي همواره بر پوشش تاکيد کرده و آن را لازمه ي دينداري شمرده اند .

5. در آيين مسيحيت پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح (ع) مي کوشيدند مانند حضرت مريم (س) موي خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند . نقاشان مسيحي ، به خصوص نقاشان قديمي تر ، تصوير حضرت مريم (س) را با پوشش و حجاب کامل مي کسيدند . هم چنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس يکي از کامل ترين حجاب ها را انتخاب کرده اند . اين امر نشان مي دهد که از نظر آنان ، داشتن حجاب ، به دينداري نزديک تر و در پيشگاه خدا پسنديده تر است .

6. در زمان ظهور مسيح (ع) در فلسطين ، اروپا در شرک و بت پرستي بود . مردم گرفتار آداب و رسوم مشرکانه بودند و زنان آن ها معمولا موي خود را نمي پوشاندند . اما با آمدن مسيحيت به اروپا و گسترش تعاليم دين مسيح (ع) پوشيدن موي سر نيز در ميان زنان گسترش يافت .

7. زنان ايراني قبل از اسلام که عموما پيرو آيين زرتشت بودند ، با پوشش کامل در محل هاي عمومي رفت و آمد مي کردند . حتي گفته اند که خشايار شاه ، ادشاه بزرگ هخامنشي ، از همسرش خواست که در روز جشن ازدواج بدون پوشش حضور يابد . اما آن زن عفاف خود را بر ملکه ي ايران بودن ترجيح داد و اين دستور را نپذيرفت . خشايار شاه نيز او را از دربار خود بيرون کرد .

8. در اديان ديگر و عموم فرهنگ ها ، پوشش زنان به صورت يک اصل پسنديده مطرح بوده و کم تر قوم و ملتي است که زنان آن پوشش مناسبي نداشته باشند . تفاوت ها مربوط به چگونگي و حدود آن بوده است .

9. نگاه به نامحرم تيري زهر آلود از ناحيه ي شيطان است .  

 

  « سوره شريفه احزاب ، آيه ي 59 »

10. - آيه ي فوق حد پوشش و علت آن را نيز مشخص کرده است . - زنان مسلمان از همان ابتدا موي سر خود را مي پوشاندند ولي با حدود آن آشنا نبودند . لذا خداوند به آنان دستور مي دهد روسري ها و پوشش هايشان را به خود نزديک کنند تا اطراف صورت و گريبان آنان نيز پوشيده شود . - اين پوشش سبب مي شود که زن به عفاف و پاکي شناخته شود و افراد بي بند و بار که اسير هوا و هوس خود هستند ، در مقابل چنين زني احساس حقارت کرده و به خود اجازه ي تعرض به او را ندهند .

11. چگونگي و نوع پوشش به آداب و رسوم ملت ها و اقوام بستگي دارد . اسلام ، ضمن پذيرش اين تنوع و گوناگوني ، مردان را موظف کرده لباسي بپوشند که وقار و احترام آنان حفظ شود و با ارزش هاي اخلاقي جامعه هماهنگ باشد . بنابراين پوشيدن لباسي که آنان را نزد مردم انگشت نما کند يا وسيله ي جلب توجه زنان نامحرم قرار گيرد ، حرام است .

12. خداوند زنان را بيش از مردان از نعمت زيبايي بهره مند کرده و همين نعمت را پشتوانه ي مهمي براي وابستگي مرد به زن و تحکيم خانواده قرار داده است . زن به شکرانه ي اين نعمت ، بايد اولا در حفظ زيبايي و طراوت خود بکوشد ؛ ثانيا از اين نعمت براي رشد و کمال خود و خانواده بهره ببرد و مصلحت جامعه را که همان تحکيم بنيان خانواده باشد ، از نظر بگيرد .
اين مسئوليت ها زمينه ساز منشا تفاوت پوشش زنان و مردان است . به ميزاني که پوشش يک زن از حدود اسلامي فاصله مي گيرد ، به همان ميزان يکي از آن مسئوليت ها با همه زمين گذاشته مي شود . البته فايده و ثمره ي اين وظيفه و مسئوليت ها ، مانند ساير مسئوليت ها ، ابتدا به خود زن و سپس به جامعه مي رسد .

13. پوشش زنان نيز ، بنا به فرموده ي قرآن کريم ، نه تنها آزادي و حضور موثر آنان در جامعه را سلب نمي کند بلکه فعاليت هاي موثر ، مفيد و بدون زبان آنان را ممکن مي سازد ، سلامت اخلاقي جامعه را بالا مي برد ، حريم و حرمت زن را حفظ مي کند و آرامش رواني او را افزايش مي دهد .  

 

  انديشه و تحقيق
1. پيام هاي اصلي درس را در چند بند يادداشت کنيد .

- در اديان ديگر به جز دين اسلام نيز پوشش و حجاب وجود داشته است .
- در قرآن کريم درباره ي عفاف و پوشش دستورات خاصي وجود دارد .
- پوشش سبب مي شود که زن به عفاف و پاکي شناخته شود .
- اسلام نحوه و شکل پوشش را هم مشخص کرده است .
ميان پوشش زنان و مردان تفاوت وجود دارد و مسئوليت هايي که زنان در برابر نعمت زيبايي بر عهده دارند منشا اين تفاوت است .  

 

  خودآزمايي :
1. ميزان و شکل پوشش رابطه ي مستقيمي با ............... و ............... جوامع دارد .

ج ) اخلاق – فرهنگ  

 

  2. چگونگي و نوع پوششبه ..................... بستگي دارد .

ج ) آداب و رسوم ملت ها و اقوام  

 

  3. ديدگاه اديان الهي نسبت به پوشش چيست ؟

ج ) اديان الهي همواره بر پوشش تاکيد کرده و آن را لازمه ي دينداري شمرده اند .  

 

  4. شواهدي از پوشش و حجاب در دين مسيحيت بنويسيد .

ج ) در آيين مسيحيت پوشش اهميت زيادي داشته و زنان معتقد به حضرت مسيح (ع) مي کوشيدند مانند حضرت مريم (س) موي خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند . نقاشان مسيحي ، به خصوص نقاشان قديمي تر ، تصوير حضرت مريم (س) را با پوشش و حجاب کامل مي کسيدند . هم چنين از گذشته تا زمان حاضر زنان راهبه و قديس يکي از کامل ترين حجاب ها را انتخاب کرده اند . اين امر نشان مي دهد که از نظر آنان ، داشتن حجاب ، به دينداري نزديک تر و در پيشگاه خدا پسنديده تر است  

 

  5. شواهدي از پوشش و حجاب در ايران قبل از اسلام بنويسيد .

ج ) زنان ايراني قبل از اسلام که عموما پيرو آيين زرتشت بودند ، با پوشش کامل در محل هاي عمومي رفت و آمد مي کردند . حتي گفته اند که خشايار شاه ، ادشاه بزرگ هخامنشي ، از همسرش خواست که در روز جشن ازدواج بدون پوشش حضور يابد . اما آن زن عفاف خود را بر ملکه ي ايران بودن ترجيح داد و اين دستور را نپذيرفت . خشايار شاه نيز او را از دربار خود بيرون کرد .  


درس چهاردهم : نظارت همگاني

هدف کلي :آشنايي با اصل امر به معروف و نهي از منکر ، براي کسب آمادگي جهت انجام دادن صحيح آن

 

  مرور بر مفاهيم :

1. جامعه انساني يک واحد به هم پيوسته و سرنوشت اعضاي آن به هم وابسته است .

2. افراد جامعه انساني نمي توانند خود را از ديگران جدا کنند و فقط به منافع خود بينديشند .

3. دو وظيفه ي مهم مسلمانان عبارت است از :
- دعوت يکديگر به خير و نيکي
- امر به معروف و نهي از منکر

4. مسلمانان بايد مانع ترک واجبات و انجام گناه در جامعه شوند .

5. امر به معروف و نهي از منکر سبب نظارت همگاني است .

6. واجب شدن امر به معروف و نهي از منکر شرايطي دارد .

7. امر به معروف و نهي از منکر مراحل و مراتبي دارد .

8. انتخاب روش هاي درست براي انجام امر به معروف و نهي از منکر بسيار مهم است .

9. انگيزه ي اصلي نهضت امام حسين (ع) انجام دادن وظيفه ي امر به معروف و نهي از منکر بود .  

 

  « سوره شريفه ي آل عمران ، آيه ي 102 تا 105 »

1. روزي رسول خدا (ص) به يارانش فرمود : « مردم يک جامعه مانند سرنشينان کشتي اند . اگر کسي جايي را که نشسته ، به بهانه ي اين که جاي خودش است ، خراب کند ، نه تنها خودش بلکه همه را غرق خواهد کرد . »
2. هدف رسول خدا با بيان اين مثال ، بيان هدف واحد و مسئوليت مشترک در ميان افراد يک جامعه بود .
3. شباهت ميان سرنشينان کشتي و مردم يک جامعه :
- بيان هدف واحد و مسئوليت مشترک در ميان افراد يک جامعه
- هدف واحد دارند .
- به راهنما و هدايت کننده نياز دارند .
- در حفظ و سلامت جامعه مسئوليت مشترک دارند .
- با وجود استقلال در بعضي امور شخصي حق آسيب رساندن به پيکر جامعه را ندارند .

• مثال پيامبر اکرم (ص) ، پيوستگي زندگي اجتماعي و رابطه ي زندگي انسان ها با يکديگر را نشان مي دهد .

4. دو مسئوليت اصلي انسان مسلمان :
- دعوت يکديگر به خير و نيکي
- امر به معروف و نهي از منکر
5. هدف مشترک امت اسلامي رسيدن به رستگاري و سربلندي جامعه اسلامي است .
6. ويژگي ها و ثمرات دعوت به خير و نيکي عبارتند از :
الف) دعوت به خير و نيکي قبل از امر به معروف است.
ب ) براي آشنايي و تشويق و ترغيب ديگران به خوبي هاست تا ميدان بر بديها تنگ شود و تمايل به سوي آنها کاهش يابد .
ج ) هم سلامت جامعه را دوام مي بخشد و هم به تعالي آن کمک مي کند.
د ) به عنوان پيشگيري ،مانع گسترش گناه مي شود .
هـ ) نياز به درون (امر به معروف و نهي از منکر )را کم مي کند .
7. از ديدگاه امام صادق (ع) موثرترين راه فراخواني به خير و نيکي دعوت عملي است .
8. از ثمرات دعوت عملي :
- دعوتي پر جاذبه است .
- انسان ها زيبايي و خير واقعي را مشاهده مي کنند و به راستي و درستي دعوت کننده ايمان مي آورند .
- برترين نوع دعوت است .
9. دعوت به خير وظيفه ي اسلامي است و دعوت عملي برترين نوع دعوت است .
10. با اين که دعوت به خوبي ها و نيکي ها ، گرايش به آن ها را در مردم افزايش مي دهد و زمينه هاي گناه را کم مي کند ، اما همواره افرادي هستند که از فرمان هاي الهي سرپيچي مي کنند و مرتکب گناه مي شوند . به علت ارتباط و پيوند عميق ميان انسان ها و تاثير پذيري فراواني که از يکديگر دارند ، در صورتي که در مقابل گناهکار اقدام مناسب نشود ، رفتار او مانند يک بيماري مسري به ديگران سرايت مي کند .

• اين اقدام مناسب همان « نظارت همگاني » است که به صورت « امر به معروف و نهي از منکر » در جامعه ي اسلامي به اجرا در ميآيد .

11. قوم بني اسرائيل هم در زمان حضرت داود (ع) و هم در عصر حضرت عيسي (ع) راه نافرماني از خدا را پيش گرفتند و چنان در گناه غرق شدند که مورد لعن اين پيامبران بزرگ واقع شدند . امام صادق (ع) درباره ي اين افراد مي فرمايد :
گروهي از اينان هرگز در کارهاي گناهکاران شرکت نداشتند اما هنگامي که آن ها را ملاقات مي کردند ، به روي آن ها مي خنديدند و با آنان مانوس مي شدند .
12. ثمرات امر به معروف و نهي از منکر از ديد امام باقر ( ع) :
- همه ي واجبات با آن برپا مي شود .
- به وسيله ي آن امنيت برقرار مي گردد .
- کسب و کار مردم حلال مي شود .
- حقوق افراد تامين مي شود و در سايه ي آن آباداني مي آيد .
- از دشمنان انتقام گرفته مي شود .
- کارها روبه راه مي گردد .
13. شرايط وجوب امر به معروف و نهي از منکر :
- بداني چيزي را که شخص ترک کرده و انجام نداده ، از واجبات است و يا آنچه را انجام داده ، از محرمات است .
- بداند که شخص گناه کار تصميم دارد گناه خود را ادامه دهد . پس اگر نداند يا گمان کند يا احتمال بدهد که تکرار نمي کند ، امر به معروف يا نهي از منکر واجب نيست .
- احتمال بدهد امر و نهي اوموثر واقع مي شود و اگر بداند که با تغيير روش ، امر ونهي او موثر واقع مي شود ، بايد سعي کند روش خود را تغيير دهد تا امر به معروف و نهي از منکر داراي تاثير باشد .
- بداند که در اين امر و نهي مفسده اي نيست . پس اگر بداند يا احتمال بدهد که امر و نهي او ضرر جاني يا آبرويي يا مالي قابل توجه دارد ، واجب نيست .
14. اگر انجام يک معروف يا ترک يک منکر از اموري باشد که خداوند به آن اهميت زياد مي دهد ، مثل اصول دين يا مذهب و حفظ عقايد مسلمانان و قرآن مجيد يا احکام ضروري دين ، بايد اهميت آن را جدي تلقي کنيم ؛ زيرا ممکن است به خاطر برپاداشتن يک معروف مهم يا احکام ضروري دين ، بايد اهميت آن را جدي تلقي کنيم ؛ زيرا ممکن است به خاطربرپاداشتن يک معروف مهم يا از بين بردن يک منکر بزرگ ، پذيرش بسياري از ضررها واجب شد . امام حسين (ع) و يارانش براي حفظ اسلام و از بين بردن ظلم و فساد بني اميه جان خود را فدا کردند و آن مصيبت بزرگ را تحمل نمودند .
15. مراحل امر به معروف و نهي از منکر :
- مرحله ي اول : با شخص گناهکار طوري عمل شود که بفهمد اين عمل به خاطر گناه او بوده است ؛ مانند اين که از او روي بگردانيم يا به او اخم کنيم يا دوستي با او را ترک کنيم .
- مرحله ي دوم : با زبان ، او را امر يا نهي کنيم و اگر احتمال مي دهيم با موعظه و نصيحت از گناه دست بر مي دارد ، لازم است به همين اکتفا کنيم . در موعظه و نصيحت مي توان از شيوه هاي مختلف تربيتي و استدلال و منطق بهره برد تا ميزان تاثير گذاري افزايش يابد و شخص گناهکار به عواقب و نتايج عمل بهتر پي ببرد .
- مرحله ي سوم : به زور و جبر او را از حرام باز داريم يا به واجب وادار کنيم . اين در صورتي است که بدانيم جز همين ، راه ديگري وجود ندارد . البته اين کار در حوزه ي حاکم و نظام اسلامي و مشروط به اجازه ي اوست .
16. انتخاب روش هاي درست براي انجام ارم به معروف و نهي از منکر بسيار مهم است . زيرا اگر اين وظيفه به روش درست انجام نگيرد ، نتيجه ي معکوس دارد و موجب تنفر و انزجار مي گردد و اخوت اسلامي از بين مي رود .
17. روش هاي امر به معروف و نهي از منکر :
کسي که امر به معروف و نهي از منکر مي کند ، موظف است :
- در انجام آن مرتکب گناهي – مانند دروغ ، توهين و تحقير – نشود .
- مانند طبيبي مهربان رفتار کند .
- مصلحت مخاطب را رعايت کند .
- از خودخواهي و خودستايي بپرهيزد .
- قصدش تنها رضاي خدا باشد .
- خود را منزه از گناه و برتر از گناهکار نبيند .
- اگر بداند و يا احتمال دهد که امر به معروف و نهي از منکر با تکرار ، موثر واقع مي شود ، بايد آن را تکرار کند .  

 

  انديشه و تحقيق
1. کدام خيرها و خوبي ها ست که نياز دعوت به آن ها را بيش تر احساس مي کنيد ؟ بهترين راه دعوت ديگران به کارهاي خوب چيست ؟ راه حل عملي شما کدام است ؟

نمونه : خواندن نماز – احترام به پدر و مادر – رعايت بهداشت عمومي و ...
- بهترين راه دعوت ديگران به کارهاي خوب اقدام عملي است .  

 

  2. يکي از مصاديق کارهاي خوب ( معروف ) در مدرسه ، محله و شهر شما را که ترک شده ، نام ببريد و راه هاي پيشنهادي براي انجام دادن آن را بيان کنيد .

نمونه : احترام به بزرگترها – کمک به ايتام – دستگيري از نيازمندان و ...  

 

  3. يکي از مصاديق منکر را که در مدرسه ، محله يا شهرتان بيش تر مشاهده کرده ايد ، نام ببريد و راه هاي عملي براي ترک آن را پيشنهاد دهيد .

نمونه : بدحجابي – نگاه به نامحرم – رشوه خواري و ...  

 

  4. در رفتار ميان کشورها و ملت ها ، به خصوص قدرت ها ي بزرگ با ساير کشورها چه منکرهايي مشاهده مي کنيد ؟

نمونه : استعمار و بهره کشي از ملت هاي فقير – زورگويي – تهاجم فرهنگي و ...  

 

  5. آيا مي توان مبارزات ملت فلسطين را مصداقي از امر به معروف به حساب آورد ؟

بله . مبارزات ملت فلسطين از مصاديق آشکار امر به معروف است .  

 

  خودآزمايي :
1. خداوند براساس ............... دو وظيفه ي مهم براي مسلمانان معين کرده است .

ج ) پيوند امت اسلامي و هدف مشترک آنان  

 

  2. دعوت به خير ............... است .

ج ) وظيفه اسلامي  

 

  3. مراحل امر به معروف و نهي از منکر را بنويسيد ؟

ج ) مرحله ي اول : با شخص گناهکار طوري عمل شود که بفهمد اين عمل به خاطر گناه او بوده است ؛ مانند اين که از او روي بگردانيم يا به او اخم کنيم يا دوستي با او را ترک کنيم .
مرحله ي دوم : با زبان ، او را امر يا نهي کنيم و اگر احتمال مي دهيم با موعظه و نصيحت از گناه دست بر مي دارد ، لازم است به همين اکتفا کنيم . در موعظه و نصيحت مي توان از شيوه هاي مختلف تربيتي و استدلال و منطق بهره برد تا ميزان تاثير گذاري افزايش يابد و شخص گناهکار به عواقب و نتايج عمل بهتر پي ببرد .
مرحله ي سوم : به زور و جبر او را از حرام باز داريم يا به واجب وادار کنيم . اين در صورتي است که بدانيم جز همين ، راه ديگري وجود ندارد . البته اين کار در حوزه ي حاکم و نظام اسلامي و مشروط به اجازه ي اوست .  

 

  4. روش هاي امر به معروف و نهي از منکر را بنويسيد .

ج) کسي که امر به معروف و نهي از منکر مي کند ، موظف است :
- در انجام آن مرتکب گناهي – مانند دروغ ، توهين و تحقير – نشود .
- مانند طبيبي مهربان رفتار کند .
- مصلحت مخاطب را رعايت کند .
- از خودخواهي و خودستايي بپرهيزد .
- قصدش تنها رضاي خدا باشد .
- خود را منزه از گناه و برتر از گناهکار نبيند .
- اگر بداند و يا احتمال دهد که امر به معروف و نهي از منکر با تکرار ، موثر واقع مي شود ، بايد آن را تکرار کند .  

 

  5. رسول خدا (ص) از بيان اين مثال چه هدفي داشته اند ؟ چه شباهتي ميان سرنشينان کشتي و مردم يک جامعه است ؟

ج )
- بيان هدف واحد و مسئوليت مشترک در ميان افراد يک جامعه
- هدف واحد دارند .
- به راهنما و هدايت کننده نياز دارند .
- در حفظ و سلامت جامعه مسئوليت مشترک دارند .
- با وجود استقلال در بعضي امور شخصي حق آسيب رساندن به پيکر جامعه را ندارند .


  درس پانزدهم : کار در نظام اقتصادي

هدف کلي : آشنايي با معيارهاي کسب حلال و نقش ثروت در عدالت اجتماعي و احکام مالي اسلام و تلاش براي عمل کردن به اين احکام

 

  اصطلاحات علمي درس :

توليد ثروت
ريا
انفاق
مشارکت کار و سرمايه
خمس
زکات
بانک داري
حد نصاب
حساب سال  

 

  مرور بر مفاهيم :

1. منشا اصلي توليد ثروت ، کار مفيد و مولد است .

2. رياکاري کاذب وئ نامشروع است .

3. قرآن کريم معامله ي ربوي را اعلان جنگ با خدا مي شمارد .

4. مشارکت کار با سرمايه و تقسيم سود حاصل از اين فعاليت ، يک فعاليت مشروع است .

5. بانکداري اسلامي بر مبناي مشارکت کار و سرمايه تنظيم شده است .

6. انفاق دستور اسلام است .

7. انفاق بر دو نوع است : واجب و مستحب

8. ماليات به هزينه هاي شهروندي هر شخص در جامعه مربوط مي شود و با انفاق فرق دارد .  

1. در بينش و تفکر اسلامي ، کار خلاق و مولد ، منشا اصلي کسب مال و درآمد و کليد استفاده منابع طبيعي و خدادادي است . منطق فطرت هم براي پديد آورنده ي يک شي حق تصرف در آن را مي پذيرد و او را مالک مي شناسد . به همين جهت ، مالک اصلي و حقيقي همه ي موجودات خداست .

2. رسول خدا (ص) مي فرمايد :
هر کس به آباد کردن زميني که بي استفاده است بپردازد و شخص ديگري در اين کار براو سبقت نگرفته باشد ، آن زمين از آن او خواهد بود .
از اين کلام رسول خدا (ص) در مي يابيم که کار مولد و خلاق و نتيجه ي سودمندي داشته باشد تا بتوان نام « کار » برآن گذاشت ، در غير اين صورت کاري کاذب و دروغين است .

3. امام صادق (ع) مي فرمايد : من هيچ دوست ندارم آسيابي را اجاره کنم و همان آسياب را با قيمتي بيش تر به ديگري اجاره دهم ، بي آن که در اين ميان لا اقل ضمانتي بر عهده گرفته يا در آن آسياب کار تازه اي انجام داده و آن را مجهزتر کرده باشم .

4. برادر امام کاظم (ع) از آن حضرت پرسيد :

5. شخصي يک ماده ي غذايي را مي خرد . آيا مي تواند پيش از تحويل کالا آن را به ديگري بفروشد؟
امام فرمود :
اگر بخواهد با سود بفروشد ، نمي تواند . اما اگر به همان قيمت بفروشد ، اشکال ندارد .

6. پول وسيله اي براي مبادله ي کالاست . اگر اين پول ، خودش مستقلا مورد معامله قرار گيرد ، بدون اين که فايده اي در کار باشد ، ربا پيش مي آيد .

7. برخي اشخاص مقداري پول را نزد خود انباشته مي سازند و آن را به کساني که نياز دارند ، قرض مي دهند و بدون اين که کاري انجام دهند يا در کار آن ها شريک شوند و خطر احتمالي را بپذيرند ، با وام گيرنده شرط مي کنند که پول بيش تري بازگرداند . اين عمل سبب مي شود کساني که بدون فعاليت و کار به ثروت هاي زيادي برسند و پول که بايد در جامعه گردش داشته باشد ، در دست عده اي خاص متمرکز شود . گروهي هم که ناچار مي شوند از چنين کساني پول بگيرند ، روز به ر.ز فقير تر مي گردند ؛ زيرا اينان ناچارند علاوه بر پولي که قرض گرفته اند ، درصد زيادي نيز که قرض دهنده درخواست کرده بپردازند . ادامه ي اين کار سبب مي شود که نيازمندان جامعه نيازمند تر و رياخواران حريص تر و ثروتمند تر شوند و به طبقه اي استثمار گر تبديل شوند .

8. سرمايه داران بزرگ جهان وام هايي با بهره هاي سنگين به کشورهاي فقير و نيازمند مي دهند و چون آن کشورها توان پرداخت پيدا نمي کنند ، ناچار مي شوند معادن و ثروت هاي طبيعي خود را در اختيار آن سرمايه داران قرار دهند . به همين سبب جهان به دو قطب غني و فقير ، ثروتمند و گرسنه ، مسلط و زير سلطه تقسيم شده است .  

 

  « سوره شريفه ي بقره ، آيه ي 278 و 279 »

9. در هر فعاليت اقتصادي ، دو عامل دخالت دارد : سرمايه و کار . با سرمايه و کار نوعي مشارکت اقتصادي به وجود مي آيد و سودي که نتيجه ي اين فعاليت است ، بنابر توافق قبلي ، ميان صاحب سرمايه و انجام دهنده ي کار تقسيم مي شود .

10. برنامه ي اسلام در مورد ثروت و سرمايه ، به کار گرفتن آن در توليد و سازندگي و توسعه و رفع فاصله ي طبقاتي است . آنان که ثروت اندوخته دارند ، شايسته است آن را در بستر توليد و حيات اقتصادي به کار گيرند يا با کساني که نيازمند سرمايه اند ، شريک شوند ، يا به صورت قرض الحسنه به نيازمندان بدهند تا بتوانند به کار و توليد بپردازند .

11. ويژگي هاي اصلي بانکداري اسلامي :
در نظام اسلامي ، بانک کانون مشارکت کار و سرمايه و محلي است که صاحبان پول و سرمايه ، ثروت خود را بدان جا مي سپارند تا در يک فعاليت اقتصادي مانند راه اندازي کارخانه ، بنا کردن ساختمان و آباد کردن زمين کشاورزي به کار گرفته شود و سود حاصل از اين کار ، ميان بانک و صاحب سرمايه تقسيم شود .
همچنين بانک به عنوان صاحب سرمايه با افراد جامعه وارد مشارکت مي شود و سرمايه ي خود را به صورت وام در اختيار آنان مي گذارد و طي قرار دادي با آنان در کار مشخصي مشارکت مي کند . سرمايه ي بانک و کار افراد دست به دست هم مي دهد و فعاليت اقتصادي شکل مي گيرد . بانک سهم خود را به شخص وام گيرنده مي فروشد و بهاي آن را به صورت ماهانه دريافت مي کند تا وام گيرنده توان پرداخت آن را داشته باشد.

12. اساس بانکداري در نظام اسلامي بر مشارکت بانک و افراد است . آنچه اهميت دارد اين است که بانک ها سود حاصل از مشارکت خود را عادلانه تعيين کنند تا افراد جامعه توانايي همکاري سازنده با بانک را داشته باشند .

13. قانون بانکداري بر اساس مشارکت سرمايه و کار استوار است و از اين جهت با مقررات مالي اسلام مطابقت دارد .

14. از راه هاي تامين هزينه ها در جامعه ي اسلامي : 1) انفاق ، 2) ماليات

15. افرادي که از نعمت سلامتي و تمکن مالي برخوردارند ، بخشي از اموال و سرمايه ي خود را به شکرانه ي سلامتي و رفاه شخصي در راه خدا صرف امور خيريه و عام المنفعه مي کنند که به آن انفاق مي گويند .

16. انفاق بر دو نوع است : 1) واجب ، 2) مستحب

17. انفاق واجب بر دو نوع است : 1) خمس ، 2) زکات

18. قرآن در بسياري از موارد پس از برپا داشتن نماز بر زکات تاکيد کرده است .  

 

  « سوره شريفه ي توبه ، آيه ي 60»

19. موارد مصرف زکات :
- درويشان و درماندگان
- کارکنان گردآوري آن
- آزاد کردن بردگان و غرامت ديدگان
- در راه ماندگان ، و بايد در راه خدا صرف شود .

20. زکات يک انفاق واجب است که به برخي از اموال تعلق مي گيرد .

21. زکات بر چند چيز تعلق مي گيرد :
- غلات : گندم ، جو ، خرما و کشمش
- دام ها : شتر ، گاو و گوسفند
- سکه ها : طلا و نقره

22. حد نصاب در زکات : زکات در صورتي است که مورد زکات به حد معين يا تعداد معين برسد . هر يک از اين اموال نه گانه حد نصاب خاصي دارند .

23. احکام زکات فطره :
1. کسي که موقع غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و هشيار است و فقير نيست بايد براي خودش و کساني که نان خور او هستند ، هر نفر به ميزان تقريبي 3 کيلو گرم گندم و يا جو يا خرما يا برنج و مانند اين ها به مستحق بدهد . اگر پول يکي از اين ها را هم بدهد ، کافي است .
2. کسي که ديگري بايد فطره ي او را بدهد ، واجب نيست فطره خود را بدهد .
3. کسي که نمي تواند مخارج سال خود و خانواده اش را تامين کند و کسبي هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و خانواده اش را پرداخت کند ، فقير است و دادن زکات فطره بر او واجب نيست .
4. انسان بايد زکات فطره را به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند بپردازد و موقع پرداختن نيت زکات فطره نمايد .

24. خمس يکي از راه هاي تامين هزينه هاي عمومي است که به هفت چيز تعلق مي گيرد و رايج ترين آن ها منفعت کسب و کار است . همه ي کساني که از طريق کار ، درآمدي کسب مي کنند ، پس از صرف هزينه هاي سالانه ي زندگي خود و خانواده ، بايد5/1 آنچه را باقي مانده به عنوان خمس بپردازند .  

 

  « سوره شريفه ي انفال ، آيه ي 41 »

25. داشتن حساب سال به اين معناست که هرکس بايد يک روز از سال را روز تعيين ميزان خمس اموال خود قرار دهد و در هر سال ، وقتي به آن روز رسيد ، ببيند که آيا پرداخت خمس بر عهده ي او هست يا نه . چنين شخصي در طول سال درآمد هايي به دست مي آورد و از اين درآمد ، مخارج زندگي خود و خانواده اش را تامين مي کند . پس از گذشت يک سال، وقتي به روز موعود رسيد ، اگر از درآمد او چيزي باقي مانده باشد – چه به صورت پول و چه به صورت کالا – بايد آن را به عنوان خمس جدا کرده و به حاکم اسلامي و يا مجتهد جامع الشرايط پرداخت کند تا در راه هايي که قرآن کريم و رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) معين کرده اند ، به مصرف برساند .

26. احکام مربوط به خمس :
تا خمس مال پرداخت نشود ، استفاده از آن جايز نيست ، مثلا با پولي که خمس آن پرداخت نشده ، نمي توان چيزي خريد .
اگر با پولي که خمس آن داده نشده است ، خانه اي خريداري شود ، نماز خواندن در آن خانه باطل است .
آذوقه اي که از درآمد سال براي مصرف در خانه خريده شده است – مانند برنج ، روغن و چاي – اگر در آخر سال زياد بيايد بايد خمس آنچه باقي مانده است ، پرداخت شود .
زيورآلات خانم ها ، اگر بيش از مقدار مصرفي متداول آن ها باشد و جنبه ي ذخيره به خود بگيرد ، قسمت اضافي آن داراي خمس است و خمس آن بايد پرداخته شود .
اگر چيزي را که خمس آن داده نشده به کسي ببخشند ، آن چيز مال او نمي شود .
اگر بچه اي سرمايه اي داشته باشد و از آن منافعي به دست آيد ، بنابر احتياط واجب بعد از آن که بالغ شد بايد خمس آن را بدهد .
27. علاوه بر هزينه هاي يک شهر ، هزينه هايي وجود دارد که مربوط به زندگي در يک کشور است . ساخت راه هاي ميان شهر ها و روستاها ، محافظت از جنگل ها و محيط هاي طبيعي ، ايجاد امنيت و مانند اين ها هزينه هايي دارد که افراد کشور در تامين آن شرکت مي کنند .
پرداخت ماليات براي تامين اين گونه هزينه ها است .  

 

  انديشه و تحقيق :
1. با اين که پرداخت انفاق ، بخشي از مال انسان کم مي شود ، چرا خداوند همين کار را موجب پاداش مضاعف و افزايش ثروت مي داند ؟

زيرا با اين کار جامعه از فقر نجات مي يابد و روحيه ي کار و شکوفايي اقتصادي شکل مي گيرد و ثمرات و نتايج اين شکوفايي به همه ي افراد باز مي گردد . در ضمن با اين کار خشنودي خدا فراهم مي شود که پاداش مضاعف در پي دارد .  

 

  2. آيات 18 سوره ي حديد ، 12 مائده ، 17 تغابن را مطالعه کنيد و توضيح دهيد :
1) چرا قرض بدون ربا را قرض الحسنه مي نامند ؟
2) چه نتيجي براي قرض الحسنه بيان شده است ؟

همانا مردان و زناني که در راه خدا به فقيران صدقه و احسان کنند و به خدا قرض نيکو دهند خدا احسان آن ها را چندين برابر سازد .
( حديد ، 17 )

... هر گاه نماز بپا داريد و زکات بدهيد و به فرستادگان من ايمان آوريد و از آن ها اعزاز و ياري کنيد و خدا را قرض نيکو دهيد در اين صورت گناهان شما را بيامرزم و شما را در بهشتي داخلب گردانم که زير درختانش نهرها جاري است ...
( مائده ، 12 )

و اگر به خدا قرض نيکو دهيد خدا براي شما چندين برابر گرداند و هم از گناه شما در گذرد و خدا بر شکر و احسان خلق نيکو پاداش دهنده و بر گناهشان بردبار است .
( تغابن ، 17)  

 

  خودآزمايي :
1. منشا اصلي توليد ثروت ................. است .

ج ) کار مولد  

 

  2. زکات يک .............. واجب است که به .................. از اموال تعلق مي گيرد .

ج ) انفاق – برخي  

 

  3. ربا چيست ؟

ج ) پول وسيله اي براي مبادله ي کالاست . اگر اين پول ، خودش مستقلا مورد معامله قرار گيرد ، بدون اين که فايده اي در کار باشد ، ربا پيش مي آيد .  

 

  4. ويژگي هاي اصلي بانکداري اسلامي را بنويسيد ؟

ج )
در نظام اسلامي ، بانک کانون مشارکت کار و سرمايه و محلي است که صاحبان پول و سرمايه ، ثروت خود را بدان جا مي سپارند تا در يک فعاليت اقتصادي مانند راه اندازي کارخانه ، بنا کردن ساختمان و آباد کردن زمين کشاورزي به کار گرفته شود و سود حاصل از اين کار ، ميان بانک و صاحب سرمايه تقسيم شود . همچنين بانک به عنوان صاحب سرمايه با افراد جامعه وارد مشارکت مي شود و سرمايه ي خود را به صورت وام در اختيار آنان مي گذارد و طي قرار دادي با آنان در کار مشخصي مشارکت مي کند . سرمايه ي بانک و کار افراد دست به دست هم مي دهد و فعاليت اقتصادي شکل مي گيرد . بانک سهم خود را به شخص وام گيرنده مي فروشد و بهاي آن را به صورت ماهانه دريافت مي کند تا وام گيرنده توان پرداخت آن را داشته باشد.  

 

  5. احکام مربوط به خمس را بنويسيد ؟

تا خمس مال پرداخت نشود ، استفاده از آن جايز نيست ، مثلا با پولي که خمس آن پرداخت نشده ، نمي توان چيزي خريد .
اگر با پولي که خمس آن داده نشده است ، خانه اي خريداري شود ، نماز خواندن در آن خانه باطل است .
آذوقه اي که از درآمد سال براي مصرف در خانه خريده شده است – مانند برنج ، روغن و چاي – اگر در آخر سال زياد بيايد بايد خمس آنچه باقي مانده است ، پرداخت شود .
زيورآلات خانم ها ، اگر بيش از مقدار مصرفي متداول آن ها باشد و جنبه ي ذخيره به خود بگيرد ، قسمت اضافي آن داراي خمس است و خمس آن بايد پرداخته شود .
اگر چيزي را که خمس آن داده نشده به کسي ببخشند ، 5/1 آن چيز مال او نمي شود .
اگر بچه اي سرمايه اي داشته باشد و از آن منافعي به دست آيد ، بنابر احتياط واجب بعد از آن که بالغ شد بايد خمس آن را بدهد .  

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما مطالب این وبلاگ چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 78
  • بازدید کلی : 3,165
  • کدهای اختصاصی
    ذکر روزهای هفته<